اصول 6 ماده ای ارتباطات
6 اصل ارتباطات
ارتباطات تأثیر ژرف و عمیق در کم و کیف زندگی و روابط ما با دیگران دارد. رعایت شش اصل اساسی زیر ما را یاری می کند گه در ارتباط با دیگران به لحاظ مسائل شخصی، احساسی، اجتماعی و مالی موفق شویم.
اصل ارتباطی شماره ۱
همه کارهای ما نوعی ارتباط است.
تمام لحظات زندگی ما آکنده از پیام های شفاهی و غیرشفاهی، ارادی و غیر ارادی است. زبان تنها وسیله ارتباطی نیست. کلماتی که ما بر زبان جاری می کنیم، بر حسب موقعیت، فقط بین هشت تا بیست و چهار درصد پیام ما را تشکیل می دهند و به این ترتیب در دنیای گسترده ارتباطات، تنها مشتی از خروراند.
لباسی را که هر روز می پوشیم، پیام آور تصویری است که از خود بر ذهن داریم و نمایانگر ارج و حرمتی است که برای خویش قائلیم. اتومبیلی که می رانیم، خانه ای که در آن زندگی می کنیم، زیور آلات و ملزوماتی را که به خود می آویزیم، همگی این پیام را به دیگران منتقل می کنند که چه احساسی نسبت به خود داریمو انتظار داریم که دیگران چگونه با ما رفتار کنند.
وقتی لوازم شخصی خود را روی میز می گذاریم پیام دیگری را درباره خود به دیگران منتقل می کنیم. وضعیت نشتن و راه رفتن نیز حاکی از احساسات و گرایشات ماست.
اصل ارتباطی شماره ۲
چگونگی ارسال یک پیام چگونگی دریافت آن را معین می کند.
کلماتی را که بر زبان می آوریم، بسیار بیشتر از آنچه تصور می کنیم حاوی پیام هستند. حجم و آهنگ صدا، نوع نگاه کردن، وضعیت استادن، نحوه خم شدن سر، همگی به شنونده کمک می کند تا کلمات ما را تفسیر کند و پیام آن را دریابد.
بنابراین اگرچه ممکن است ناخودآگاه مراقب این موارد در هنگام ارسال پیام خود نباشیم، اما باید توجه داشته باشیم که به هر حال شیوه دریافت و استنباط یک پیام دقیقاً به شیوه ابراز آن برمی گردد.
اصل ارتباطی شماره ۳
آنچه اهمیت دارد دریافت پیام است نه ارسال آن.
بسیار اتفاق می افتد که یک پیام به آسانی مغایر با منظور ما دریافت شود. بنابراین منطقی است که بگوییم ارتباط واقعی پیامی است که شنونده استنباط می کند نه آنچه گوینده می گوید. به بیانی دیگر، صرفاً حسن نیت ما در ارسال پیام کافی نیست، بلکه عملکرد و بیان ما باید بتواند نیت خیرخواهانه مان را منتقل کند.
اصل ارتباطی شماره ۴
چگونگی آغاز پیام، اغلب حاصل ارتباط را تعیین می کند.
همه ما بارها این احساس را تجربه کرده ایم که به علت استنباط نادرست در آغاز یک پیام، منظور گوینده را یکسره کج فهمیده ایم. بنابراین، اگر مراقب نباشیم، همان چند کلمه ای که در آغاز سخن بکار می بریمکافی است که دیگرانرا به برداشتی نادرست از سخنان ما سوق دهد و موجب رنجش و آزردن آنها شود. به همین دلیل بخشی از موفقیت در هر ارتباطی به کم و کیف آغاز سخنمان بستگی دارد.
اصل ارتباطی شماره ۵
ارتباط یک خیابان دو طرفه است.
در یک ارتباط خوب دو عامل دخالت دارند. ارسال درست پیام و دریافت درست پیام. بنابراین اگر تنها به این بسنده کنیم که نقطه نظرهای خود را روشن و منطقی و قانع کننده بیان کرده ایم، موفق به ایجاد یک ارتباط نیستیم. بلکه، صرفاً در مقام سخنوری و اندرزگویی برآمده ایم.
به این ترتیب اگر مایلید رابطه شما به موفقیت و کامیابی بینجامد، باید نقطه نظرهای طرف مقابل را بشنوید و به روشنی درک کنید.
اصل ارتباطی شماره ۶
ارتباط یک رقص است.
اگرچه رد و بدل کردن پیام و اطلاعات ارتباط نامیده می شود، اما در واقع ارتباط تنها محدود به این اعمال نیست. به بیانی دیگر، وقتی یک پیام را با فرد یا جماعت متفاوتی در میان می گذاریم، آن را هر بار به شکل تازه ای مطرح می کنیم، زیرا در این فاصله مجال بیشتری داشته ایم تا بیندیشیم و نکاتی تازه را بیاموزیم و در نتیجه نگرشی تازه را در عبارات خود ملحلوظ کنیم.
به علاوه، هر بار که یک موضوع خاص را با افراد و یا گروهای متفاوتی در میان می گذاریم، کسانی که پیام ما را دریافت می کنند به لحاظ تجارب گذشته، نظام های اعتقادی و زمینه های فرهنگی مختلف، هر کدام استنباط متفاوتی از گفته های ما دارند. از این رو، نیروهایی که ما را به هم ارتباط می دهند متفاوت خواهند بود و در نتیجه روابط متفاوتی نیز برقرار می گردد و رقص ارتباط به گونه ی دیگری اجرا می شود.
آیا تابحال این حالت را تجربه کرده اید که به سهولت قادرید مطالب خاصی را با فردی در میان بگذارید امام وقتی همین مطالب را برای دیگری مطرح می کنید، احساس می کنید که نمی توانید نقطه نظرات خود را به صراحت شرح و بسط دهید. علت این امر، فعل و انفعالات ارتباطی است که بین شما و طرف مقابل برقرار می شود. این است مفهوم رقص ارتباط.
منبع: کتاب کلید طلایی ارتباطات
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 Comment
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.