درک هزینه ی فرصت
هر چیزی در زندگی ، هزینه فرصت است، یعنی در ازای کاری که انجام می دهید، باید چیزی بدهید. هر عملی، از وقت و تلاش اختصاص یافته به کار دیگری استفاده می کند. یاد گرفتن گیتار زدن، به معنای ساعت ها تنها نشستن و تمرین گام، آگورد و کنار آمدن با پینه های دردناک روی انگشتان می باشد.
همیشه دنبال کردن و به انجام رساندن کاری که شروع می کنید، مستلزم فداکاری و از خودگذشتگی خواهد بود. باید پول خرج کنید، زحمت زیادی بکشید و از کارهای دلخواهتان بگذرید تا وقتتان را به کارهایی که باید تمام کنید، اختصاص بدهید.
از آنجایی که طبق تعریف، هیچ کس فداکاری را دوست ندارد، گاهی سایه فداکاری روی اهدافتان خواهد افتاد، مگر اینکه محرک ها آنقدر قوی باشند که بر حس فداکاری شما غلبه کنند و از خودگذشتگی ارزشمند به نظر برسد.
دانشگاه رفتن، مستلزم اینست که زود بیدار شوید و به سمت سخرانی خسته کننده ای بروید و ساعت ها وقتتان را صرف تکالیفتان کنید. آیا آماده هستید مبادله کنید؟
اگر هزینه ی فرصت آنقدر برای شما گران باشد که نتوانید پرداختش کنید، آن را دنبال نخواهید کرد.
بنابراین، باید محرکی پیدا کنید که شما را تشویق کند هزینه ی فرصت را بپذیرید. اگر به قدر کافی با انگیزه نباشید که آن هزینه را پرداخت کنید، حتماً پشتکارتان را از دست می دهید و منصرف می شوید.
بنابراین، دو راه حل برای این مشکل وجود دارد. راه حل اول این است که انگیزه ی شما قویتر و بارزتر باشد تا این هزینه های فرصت و فرصت هایی که از دست داده اید را نادیده بگیرید. انگیزه، باید معنای بیشتری از فداکاری شما داشته باشد تا احساس کنید ارزش خودگذشتگی را دارد.
راه حل دوم این است که فداکاری هایتا را کوچک تر کنید. یعنی درد و سختی سامان دادن کارها کمتر باشد. در هر دو مورد تحلیل سود-هزینه باید به نفع سود سنجیده شود، اما روش اول ، سود را دست کاری می کند، در حالی که روش دوم هزینه را تغییر می دهد.
یک نمونه ی آن، کنار گذاشتن شب نشینی جمعه شب ها، با دوستانتان به خاطر شرکت کردن در کلاس تاریخ آخر شب ها می باشد. این کلاس مهم است تا مدکی که لازم دارید، بگیرید و وارد حرفه ی رؤیایی تان شوید. اما مسلماً دوست دارید در شب نشینی با دوستان هم شرکت کنید.
اگر از راه حل اول استفاده می کنید، باید تمایلتان به اینکه وارد حرفه ی جدیدی شوید و زندگی تان را بهتر کنید و خودتان افتخار کنید، مهم تر از این باشد که چقدر جمعه شب ها را دوست دارید. باید بخاطر بسپارید، اگر در برابر جمعه شب ها مقاومت کنید، زندگی تان خیلی بهتر خواهد شد. در غیر اینصورت، کش مکش آنقدر بزرگ خواهد شد که نمی توانید رفعش کنید و به خاطر دوستانتان دست از کلاس می کشید.
بگذارید از راه حل دوم، برای همین نتایج استفاده کنیم. به جای دست کشیدن از جمعه شب ها، شب دیگری را برای شب نشینی انتخاب کنید، یا جمعه شب ها انرژی تان را بالا ببرید و بعد از کلاس بیرون بروید و کمی با دوستانتان وقت بگذارید. شما فداکاری کامل را به فداکاری سازشی تبدیل می کنید. در نهایت به سازش می رسید که ادامه کار دلخواهتان را امکانپذیر می سازد، ضمن اینکه برای رسیدن به اهدافتان تلاش می کنید.
در مواجهه با هزینه فرصت و فداکاری بالقوه، به خاطر داشته باشیدکه زندگی تان ۱۰۰ دصد همانطور که می خواهید، ادامه پیدا نمی کند، اما اگر تمرکزتان بر بالا بردن سود یا حداقل رساندن فداکاری باشد، می توانید به پیشرفت اهدافتان ادامه دهید، در حالیکه با انگیزه می مانید و بی علاقه نمی شوید.
منبع: کتاب “شروع کردی تمومش کن!” پیتر هولینز
از پرفروش های نیویورک تایمز و آمازون
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.