هنر ارتباط مؤثر
همه ی کارهای ما، نوعی ارتباط است
تمام لحظات زندگی، آکنده از پیام های شفاهی و غیرشفاهی ارادی و غیرارادی است. زبان تنها وسیله ارتباط موثر نیست؛ کلماتی را که ما برزبان جاری می کنیم، بر حسب موقعیت، تنها تشکیل دهنده ۸ تا ۲۴ درصد پیام ماست و به این ترتیب، در دنیای گسترده ارتباطات، تنها “مشتی از خروار” است! لباسی که هر روز می پوشیم، پیام آور تصویری است که از خود در ذهن داریم و نمایانگر اجر و حرمتی است که برای خود قایلیم. اتومبیلی که می رانیم، خانه ای که در آن زندگی می کنیم، زیور آلات و ملزوماتی که به خود می آویزیم؛ همگی این پیام را منتقل می کنند که چه احساسی نسبت به خود داریم و انتظار داریم که دیگران چگونه با ما رفتار می کنند. هنگامی که لوازم شخصی خود را روی میز می گذاریم، پیام دیگری درباره خود به دیگران منتقل می کنیم. وضعیت نشستن و راه رفتن نیز حاکی از احساسات و گرایش های ماست.
چگونگی ارسال پیام، چگونگی دریافت آن را تعیین می کند.
کلماتی که بر زبان می آوریم، بسیار بیشتر از آنچه که تصور می کنیم، حاوی پیام است. حجم و آهنگ صدا، نوع نگاه کردن، وضعیت ایستادن و نحوه خم شدن سر و… به شنونده کمک می کند تا کلمات ما را تفسیر کند و پیام آن را دریابد. بنابراین، اگر چه ممکن است ناخودآگاه مراقب این موارد در هنگام ارسال پیام خود نباشیم اما باید توجه داشته باشیم که به هر حال، شیوه دریافت و استنباط یک پیام به طور بسیار دقیق، به شیوه ابراز آن مرتبط است.
در ارتباط مؤثر، برای مخاطبان، نحوه دریافت پیام دارای اهمیت است.
بسیار اتفاق می افتد که پیامی خلاف نظر ما دریافت شود، بنابر این منطقی است بگوییم که “ارتباط واقعی”، پیامی است که شنونده استنباط می کند، نه آنچه گوینده می گوید. به بیانی دیگر، تنها حسن نیت ما در ارسال پیام کافی نیست، بلکه عملکرد و بیان ما باید نیت خیرخواهانه ما را منتقل کند.
چگونگی آغاز پیام، نتیجه آن را تعیین می کند.
همه ما بارها این احساس را تجربه کرده ایم که به دلیل استنباط نادرست در آغاز پیامی، منظور گوینده را به درستی متوجه نشده ایم. بنابراین، اگر مراقب نباشیم، همان چند کلمه ای که در آغاز سخن به زبان می آوریم، کافی است تا مخاطب از سخن ما برداشت دیگری کند و موجب رنجش و آزرده خاطری شود! به همین دلیل، بخشی از موفقیت در هر ارتباط، به کمیت و کیفیت آغاز سخن ما بستگی دارد.
ارتباط، یک خیابان دوطرفه است.
در هر ارتباط خوب، دو عامل نقش دارد: “ارسال درست پیام” و “دریافت درست آن”. بنابراین، اگر تنها به این بسنده کنیم که منظور خود را روشن، منطقی و قانع کننده بیان کرده ایم، به طور قطع، نتوانسته ایم ارتباط موفقی برقرار کنیم و تنها در مقام سخنوری و اندرزگویی برآمده ایم. به این ترتیب رابطه شما با موفقیت و کامیابی همراه باشد، باید نظر طرف مقابل را هم شنیده و به روشنی درک کنید.
ارتباط مؤثر، اجرای حرکت موزون و هماهنگ بین دو طرف است.
گرچه تبادل پیام و اطلاعات، “ارتباط” نامیده می شود امام ارتباط، تنها به اعمال و رفتار محدود نمی شود. به بیانی دیگر، هنگامی که پیامی را با فرد و یا جمعی در مایان می گذاریم، آن را هر بار به شکل تازه ای مطرح می کنیم زیرا با گذشت زمان ، مجال بیشتری داشته ایم تا بیندیشیم و نکات تازه ای بیاموزیم و در نتیجه، نگرشی تازه بیابیم. همچنین، هر بار که موضوع خاصی را با افراد یا گروهی متفاوت در میان می گذاریم؛ هر یک از افرادی که پیام ما را دریافت می کنند، به لحاظ تجربه ها، نظام اعتقادی و زمینه های فرهنگی متفاوت خود، برداشت و استنباط متفاوتی از گفته های ما خواهند داشت.از این رو، نیروهایی که ما را به هم ارتباط می دهند، متفاوت خواهند بود و در نتیجه، روابط متفاوتی نیز برقرار می شود و روند ارتباط، به گونه ای متفاوت اجرا می شود.
آیا تاکنون این حالت را تجربه کرده اید که مطالب خاصی را با فردی به سهولت در میان گذاشته اید اما همان مطالب را به سختی و با دیگری مطرح و یا نظر خود را به صراحت شر ح و بسط دهید؟! علت این امر، فعل و انفعالات ارتباطی است که بین شما و طرف مقابل برقرار می شود. این همان مفهوم “حرکت موزون” است که نتیجه همگام سازی می باشد. در همگام سازی، هرگز دچار چنین رفتار متفاوتی نخواهیم شد زیرا موضوع را به طور دقیق از جایگاه مخاطب بررسی می کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.