هنر ایجاد انگیزه
هنر ایجاد انگیزه ، مؤسسه مطالعات نیروی انسانی انگلیس ادعاکرده که واژه «انگیزش» جزء شش واژه مهم کاربردی در اسناد تجاری است.
در ادامه این مدعا آمده است که استفاده از واژه انگیزش به معنای درک و فهم آن نیست. در بررسی که به وسیله شرکت سهامی عام با مسئولیت محدود «گروه گراس روت» بر روی ۵۰۰ شرکت از ۱۰۰۰ شرکت طراز اول انگلیس بعمل آمده، مشخص شد که ۹۵ درصد از شرکت هایی که به برسی مزبور پاسخ داده اند معتقد بودند که کارکنان آنها می توانسته اند با انگیزه تر باشند.
مهمترین کار، کار در مدیریت امور، ایجاد انگیزه در سایرین است. این وظیفه شامل توانایی برقراری ارتباط، الگو شدن، به دست آوردن بازخورد، درگیر شدن، تسلیم مسئولیت ها، توسعه و آموزش، اطلاع رسانی، ارائه کارها و فراهم نمودن پاداش مناسب است.
همانطور که می دانید انسان ها بطور طبیعی به نبال هدف هستند و به نطر می رسد که تمام موفقیت های چشمگیر جهانی از طریق افرادی با انگیزه های قوی حاصل شده است. همه ما در جهانی پر از پیچیدگی های روزافزون با فن آوری های بالایی که تحت کنترل خودمان است، زندگی می کنیم. پیشرفت ما در زمینه کامپیوتر، ریز تراشه ها، اینترنت و توسعه در زمینه های پردازش اطلاعات الکترونیکی بسیار حیرت انگیز هستند.
موفقیت چنانچه همه اطلاع داریم یک دستاورد گروهی است. موفقیت های چشمگیر به ندرت حاصل تلاش یک فرد است. موفقیت حاصل حمایت، راهنمایی، همکاری، اندرز، خواست و تعهد دیگران و نیز خود فرد است.
انگیزه درونی، حقیقتی است که همیشه پشتوانه ای برای موفقیت ها و پیروزی های انسان بوده و خواهد بود. برای ساخت و یا حفظ انگیزه های شخصی خود ، داستان هایی را جستجو کنید که درباره موفقیت باشد و این داستان ها به سن، رنگ، اعتقادات، یا موقعیت شما بستگی چندانی ندارد.
انگیزش: عملی احتیاری در یک مسیری تعیین شده است.
انگیزش یعنی کسی را به انجام کاری وادار کردن به خاطر اینکه او خود می خواهد آن کار را انجام دهد. منش انگیزه، راه و روشی است که مردم طبق آن فکر و احساس می کنند. این در واقع اعتناد به نفس آنها، باوری که به خودشان دارند و طرز تلقی آنها از زندگی می باشد که ممکن است منفی یا مثبت باشد. حالتی است که چگونگی احساس آنها در مورد آینده و واکنش آنها را به وقایع گذشته نشان می دهد. همه ما در مسیر انجام کارهایمان گه گاهی باید مطمئن شویم که منش درستی داریم یا نه.
یک شخص با انگیزه مطمئناً ظاهری آراسته خواهد داشت ، موهایش بسیار مرتب به نظر می رسد ، کفش هایش تمیز می باشد و لباس هایش انگار تازه اتوشویی داده شده و کاملاً اتو کشیده است. بنابراین افراد باانگیزه از ظاهر خود مراقبت می کنند.
یک شخص با انگیزه به این شکل با علاقه و اشتیاق ارتباط برقرار می کند. یک شخص انگیخته در مورد آینده و چیزهایی که می خواهد انجام دهد و برنامه ریزی هایی که برای این کارها کرده است، صحبت می کند. برای او گذشته بع عنوان یک تجربه مورد استفاده قرار می گیرد تا فرصت ها را غنیمت شمرده و آنها را به موفقیت تبدیل کند. بنابراین شخص با انگیزه اشتیاق به زندگی دارد. و از زندگی کردن شادمان است.
و فراتر از همه اینها شخص با انگیزه را می توان به راحتی به عنوان یک فرد مثبت توصیف کرد. و این خصوصیات ظاهری منش انگیزش است:
۱- مثبت
۲- برانگیخته به واسطه یک هدف
۳- امیدوار به موفقیت
این خصوصیات تولید انرژی می کنند. شخص با انگیزه به نظر می رسد که مقدار فراوانی انرژی دارد. این گفته را شنیده اید که می گویند: اگر می خواهی کاری را انجام دهی از کسی بخواه که سرش شلوغ باشد.
قوانین انگیزش
در این مقاله قصد داریم قوانین مربوط به ایجاد انگیزه را بررسی کنیم. ممکن است شخصی بگوید که این ها بشتر اصول هستند تا قوانین. اما ما ترجیح دادیم که از کلمه قانون استفاده کنیم زیرا تلویحاً بدین معنی است که اگر آنها را زیر پا بگذارید، مجازات می شوید.
قانون اول: ما باید دارای انگیزه باشیم تا بتوانیم دیگران را برانگیزانیم.
اگر شما خودتان، آدم با انگیزه ای نباشید، غیر ممکن است بتوانید در شخص دیگری انگیزه ایجاد کنید.
قانون دوم: ایجاد انگیزه نیازمند هدف است.
ایجاد انگیزه، در هر فرد، تیم یا گروه بدون هدف مشخص و روشن غیر ممکن است. مهم این است که به خاطر داشته باشیم، اهداف طولانی مدت، تأثیر فوری ای ندارند. انگیزش در رابطه با تلاش به سوی آینده است و بدون مقصد، هدفی هم وجود ندارد.
قانون سوم: انگیزه زمانی که ایجاد شده تا ابد باقی نمی ماند.
این قانون ریشه در سوء قضاوت مدیریتی رایج است. باید بدانید که انگیزه و این احساس گرم ادامه نمی یابد. این کار شبیه باد کردن یک بادکنک است که اگر بادکنک را گره نزنید، باد آن خارج می شود. انگیزش باید فرآیندی پیوسته باشدو تقویت کننده ای سالی یک بار نیست.
قانون چهارم: ایجاد انگیزه کردن به تأیید و تحسین نیاز دارد.
اینکه مردم احساس ارزش و احترام کنند، بسیار مهمتر از پول می باشد. کارمندان شرکت ها را ترک نمی کنند، آنها انسان ها را ترک می کنند. مردم برای دریافت تعریف و تحسین بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی تلاش می کنند. تأیید کردن افراد می تواند یک تعریف یا تعارف باشد.
قانون پنجم: مشارکت داشتن در امور عامل برانگیختن است.
این قانون تقریباً در هر محیطی که مردم به راستی کارا هستند، خود را نشان می دهد. این که مردم عقیده ای داشته باشند و آن را دنبال کنند نکته ای حیاتی است. اگر مدیران بیشتری فقط به سخنان کارمندان خود گوش فرا دهند، شرکت هایشان پرثمرتر خواهد شد.
قانون ششم: با مشاهده پیشرفت هایمان، انگیزه ما تقویت می شود.
این قانون یکی دیگر از قوانینی است که باید آن را کاملاً درک کنید، وقتی پیشرفت هایمان، حرکت های روبه جلو و موفقیت های خود را می بینیم، با انگیزه تر می شویم. یکی از ویژگی های بشر این است که وقتی خودش را در حال موفقیت می بیند بدون شک با انگیزه تر می شود.
قانون هفتم: چالش ها تنها زمانی انگیزه به وجود می آورند که قادر به پیروزی باشند.
اگر باور عموم این باشد که رسیدن به هدفی غیرممکن است، نتیجه این طرز تفکر، کاهش انگیزه خواهد بود. مبارازات، رقابت ها و چالش ها بی نهایت مؤثر هستند و به یقین الهام بخش فعالیت های بزرگتری برای افراد خواهند بود. اما کسانی که در این رقابت ها شرکت می کنند باید به این حقیقت باور داشته باشند که آنها برای برنده شدن شانس دارند.
قانون هشتم: هر شخصی یک فیوز انگیزشی دارد.
این قانون می گوید که هر شخصی را می توان باانگیزه کرد. اگر چه هر فردی این فیوز را دارد اما ما نمی دانیم که این فیوز در چه نقطه ای روشن خواهد شد.
قانون نهم: عضو یک گروه شدن ایجاد انگیزه می کند.
این قانون بر اهیمت احساس تعلق داشتن افراد به گروه تأکید می کند. هر قدر گروهی که به آن ملحق می شوید کوچکتر باشد، وفاداری، انگیزه و تلاش افراد گروه بیشتر می گردد. در سازمان ها تیم ها در حوزه کاریشان شکل می گیرند: بخش تولید، بخش بازاریابی، بخش فروش و … و جایی که احساس تلق داشتن به گروه به وجود می آید، یک مدیر انگیزشی موفق، فعالیت های فوق برنامه ای را ترتیب خواهد داد تا با این کار، کارمندانش را به هم نزدیکتر سازد.
قانون دهم: رهبری الهام بخش انگیزش است.
رهبران با اعمالشان الهام بخش مردم هستند. رهبران ریسک می کنند، البته ریسک هایی که محاسبه شده است. آنها دائماً در جستجوی چالش ها و فرصت های جدید هستند. افراد با داشتن رهبران الهام بخش، انگیزه بیشتری پیدا می کنند و وفادارتر و حامی تر خواهند بود.
منبع: کتاب هنر ایجاد انگیزه – ریچارد دنی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.