روند پیشرفت من به روایت تاریخ

در این بخش می توانید روند پیشرفت من را از زمان  شروع به کار در بیمه تا اکنون ببینید.

1383 تا 1389
دوران کارمندی (فرصتی برای یادگیری)
عابدین کریمی | مربی ارتباطات | توسعه فردی | فروش

در دوران کارمندی همیشه به این فکر می کردم که چطوری می تونم برای خودم کار کنم و کسب و کار خودم را داشته باشم.

تحقیقات زیادی کردم، کتابها و مقالات زیادی را خوندم و همین عامل خیلی کمکم کرد که در نهایت، شجاعت این را پیدا کنم تا استعفا داده و خارج بشم. 

در کل دوران کارمندی وقتی به همکارام میگفتم میخوام برای خودم کار کنم و صاحب کسب و کار خودم باشم، همه مسخره ام میکردن و می گفتند در شرکت جدیدت یه جایی برای ما هم بذار!

1389 تا 1393
بازار یاب و نماینده (آغاز فروشندگی)
عابدین کریمی | مربی ارتباطات | توسعه فردی | فروش

در این دوران با صنعت بیمه آشنا شدم و در ابتدا هیچی درمورد بیمه نمیدونستم و یک ماه فقط گیج و گنگ بودم. بعد از شرکت در کلاس های آموزشی پایه شرایط بهتر شد. تقریباً مثل 90 درصد نمایندها، اولین فروش هام، از اعضای خانواده ام بودند.

در مدت 3 ماه 72 فقره بیمه نامه فروختم و کد رسمی نمایندگی ام را با اقتدار دریافت کردم. روزانه به طور مستمر مشاوره میدادم و بیش از 1000 نفر رو به صورت انفرادی بیمه کردم.

در طول این مدت مثل اکثر افرادی که در ابتدای مسیر بدلیل اینکه به فرآیند کار آگاه نیستند، ناامید شدم و بارها تصمیم گرفتم کار بیمه را رها کنم ولی به لطف خدا شامل حالم شد ماندم و ادامه دادم...

1393 تا 1394
مدیر فروش (آغاز تیم سازی)

بعد از ماندن و ادامه دادن در کار نمایندگی و کسب موفقیت های فروش فراوان، وارد مرحله جدیدی به نام مدیریت فروش شدم. تجاربی که در کار های قبلی داشتم تا در این سطح هم سریع رشد کنم.

با چند نفر از دوستان به صورت مشترک فعالیت جذب مقاضیان و آموزش آنها را بر عهده داشتیم. از هر راهی که میتونستیم تبلیغ کردیم از پخش تراکت تا چسباندن آگهی های جذب در سطح شهر آن هم شب ها (همیشه مأموران شهرداری دنبالمون بودن).

به لطف خدا نماینده های خیلی خوبی به ما ملحق شدند و تیم روز به روز بزرگتر شد. در این دروران به جهت توسعه مهارت ها و آموزش بهتر به تیم، دوره ی جامع فروش بیمه های عمر را گذروندم.

آغاز زندگی مشترکم با بی نظیرترین همسر دنیا، در این دوران بود و انگیزه مضاعفی برای ادامه کار در من ایجاد کرد به طوری که ساعتها بدون خستگی مشغول فعالیت بودم.

1394 تا 1395
مدیر آموزش (آغاز دوران رهبری)

به علت رشد سریع تیم لول دیگری در شرکت بیمه پاسارگاد به وجود آمد که سطح مدیر آموزشی (توسعه فعلی) بود و جزو نفرات اول بودم که کد این سمت را دریافت کردم.

همزمان با آغاز مدیر آموزشی به همراه 4 نفر از بهترین نماینده ها که رفقام بودن مجموعه محب (مشاوران حرفه ای بیمه) را به عنوان اولین تیم منسجم بیمه ای تشکیل دادیم.

شب و روز بی وقفه کارمی کردیم و اولین جزوه جامع و رنگی بیمه عمر و تأمین آتیه پاسارگاد را طراحی و بصورت درون تیمی منتشر کردیم. شروع به برگزاری جلسات مستمر آموزش متقاضیان جدید،  جلسات ماهانه برای بازاریابان و نمایندگان کردیم.

در این مرحله نیز به جهت توسعه فردی خودم و آموزش بهتر تیم، دوره مستر مذاکره و برخی دوره های کاربردی دیگر را جهت ارائه خدمات آموزشی بهتر به تیم گذروندم. همچنین در سمینارها و همایش های زیادی شرکت کردم.

1396 تا 1399
مدیر توسعه (کسب تجارب فراوان)

مجددا به علت رشد سریع و جهشی تیم، لول دیگری در بیمه پاسارگاد اضافه شد که من به همراه یکی دیگر ازهمکارانم به عنوان اولین مدیران توسعه (معاون ارشد فعلی) شرکت بیمه پاسارگاد سمت گرفتیم و فصل جدیدی در کارمون آغاز شد. 

یادمه روزی 3 تایم 2 ساعته برای متقاضیان فعالیت در صنعت بیمه کلاس برگزار می کردیم و اصلا احساس خستگی نمیکردیم. هر روز دفترمون پر از نماینده و بازاریاب از سراسر کشور حتی از دورترین نقاط (زاهدان، ارومیه و ...) بود.

در همین دروان بود که چندین نوبت به شهرهایی چون تبریز، شیراز، اصفهان، ساوه، خرم آباد، مشهد، قم و ... جهت آموزش تیم سفر کردم و تجربیات بی نظیری کسب نمودم. (عکس مربوط به سفر اصفهان است.)

بیش از 110 جلسه هفتگی مستمر برای همه اعضای تیم بصورت حضوری برگزار کردیم. بیش از 14 همایش و سمینار کوچیک برگزار کردیم (از جمله اساتید اقایان حمید امامی، حامد عسگری، حامد سپانو، محمد مظهری، فربد آراسته و …) 

بیش از ده ها جلسه در سطح مدیران فروش و آموزش برگزار کردیم. 

بیشتر مطالعات و تحقیقاتم کاری ام در این دوران بود. 

در این دوران بود که دوره “یکساله استادی” و دوره ” پرزنتوری حرفه ای” را گذروندم.

همچنین به همراه 3 نفر از مدیران ارشد، بنای طراحی سایت موج چهارم را گذاشتیم

در 27 اسفند ماه سال 1397 فرزند اولم آرنیکاجان متولد شد و زندگیمون رنگ و بوی تازه به خودش گرفت.

1399 تا اکنون
مدیر ارشد (آغاز شرکت داری و توسعه فعالیت ها)
عابدین کریمی | مربی ارتباطات | توسعه فردی | فروش

سازمان فروش روز به روز بزرگ تر شد. به طبع آن چالش ها هم بیشتر و بیشتر شد. با توجه به نیاز تیم در آن زمان اقدام به برگزاری همایش ها و سمینار های آموزشی با حضور اساتید مطرح کردیم.

از آنجایی که ما دنبال یه راهکار جامع تر بودیم تا نیازهای آموزشی تیمم مان را برطرف کنیم، به اتفاق سه نفر از همکاران (اولین عکس برای هماهنگی کارها) در زیرزمین خونه ی یکی از عزیزان بصورت جدی اقدام به تهیه، ضبط و تدوین مطالب آموزشی کردیم.

وب سایت آموزشی موج چهارم در آن زمان طراحی شد و دقیقاً همزمان با همه گیر شدن ویروس کرونا و کاهش فعالیت های آموزشی رقبا، رونمایی گردید. در زمانی که همه کسب و کارها و آموزش ها متوقف شده بودند ما دهها مطلب و مقاله در سایت بارگذاری در اختیار تیم قرار دادیم.  در شرایط بحرانی آن زمان این کار اقدام بی نظیری در صنعت بیمه محسوب می شود.

بعد از موفقیت در طراحی وب سایت آموزشی و کمک به ارتقا آموزش سازمان فروش، پرزنت کارها و اقدامات انجام شده به تک تک مدیران عالی شرکت بیمه پاسارگاد ارائه شد. به پیشنهاد مدیریت محترم عامل و معاونت فنی بیمه اشخاص، شرکت نمایندگی بیمه موج چهارم علیرغم کارشکنی برخی از افراد، در کمتر از 3 ماه تأسیس و مجوز فعالیت گرفت.

آغاز فعالیت شرکت از تاریخ 1399/09/01 بود و در تاریخ 1399/09/09  همزمان با تولد دختر دومم آتریسا جان، جشن افتتاحیه گرفتیم.

...
این مسیر ادامه دارد ...

به گفته خیلی از همکاران و دوستانم، تلاش مستمر و آگاهانه و روحیه خستگی ناپذیر از خصوصیات بارز منه و همین روحیه جایگاه من را از صفر در صنعت بیمه به جایگاه 100 رسانده است.

اکنون که در سال 1401 هستیم علاوه بر تیم داری و شرکت داری، تجربیات 13 ساله خودم را با دیگران به اشتراک می گذارم و به آنها کمک می کنم تا با سرعت و شتاب بیشتری مسیری که من طی نموده ام را بپیمایند.

در حال حاضر شرکت موج چهارم به پشتوانه سالها تجربه و تلاش مدیران خود از یک نهال کوچک تبدیل به یک درخت تنومند شده است و بیش از 12 هزار بازاریاب، نماینده، مدیران فروش، مدیران توسعه، معاونین ارشد و مدیران ارشد در آن فعالیت می کنند و به بیش از 300 هزار مشتری خدمات بیمه ارائه می نماید.

در طول کل مسیری که تا اینجا طی کردم، 

اول از هر چیز سپاسگزار خداوندم که هر لحظه برای کارهام هدایت کرد، برنامه ریزی کرد و با بی نهایت دستانش کمکم کرد تا بالغ و عاقل شوم.

دوم قدردان پدر مرحوم و مادر نازنینم خودم و مادر مرحوم و پدر بزرگوار همسرم هستم که دعایشان را با محبت بدرقه راهم کردند. 

سوم قدردان همسری فداکار، عاشق، مهربان و رفیق روزهای خوشی و ناخوشی ام هستم که هر جا ناامید می شدم برای پیمودن ادامه راه تشویقم میکرد و انگیزه می داد. 

چهارم قدردان حمایت های بی دریغ برادرام و خواهرام هستم که با مهر برای کسب موفقیت هام  دعا کردند. 

پنجم سپاسگزار همکاران، مدیران، نمایندگان و بازاریابانم هستم که هر کدام با تلاش و راهنمایی هایشان مسیر را برای من لذت بخش تر کردند و در همه ی موفقیت های من سهیم اند. 

ششم قدردان معلم ها و اساتیدی هستم که درس انسانیت و بزرگی را به من آموختند.

هفتم قدردان خودم هستم که با تلاش، تعهد، ایمان و استمرار تونستم تا اینجا مسیر را طی کنم. 

تو هم میتونی در ادامه مسیر همراه من باشی ...

تو هم میتونی از همین الآن روند پیشرفت خودت رو ثبت کنی

این روند به من یادآوری میکنه که کی بودم و چطوری به کجا رسیدم. هر زمان که مسیر طی شده را نگاه می کنم به خودم افتخار می کنم و انگیزه بیشتری برای ادامه دادن میگیرم.

عابدین کریمی | مربی ارتباطات | توسعه فردی | فروش